پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

استمدااااااااااااااااااااااااااااد+یه خبر خوش

سلام به همه اونایی که میان و بهمون سر میزنن و دوسمون دارن خوب بعد سفر اوضاع و احوال برگشته به حالت عادی برو سر کار بیا خونه بخواب عصری یه دوری تو شهر بزن دوباره بخواب و بااااااااااااز فردا صبح پسر گلم باید بگم تازگیا خییییییییییییییلی منو اذیت میکنی و مامانی شدی!!! از همه دوستای خوبم میخوام بگن چیکار کنم که این عادتهای بد کم شه: 1. حتی وقتی میرم دستشویی صدای گل پسر بلنده: مامااااااااااااااااااان رقیه کجاست؟؟؟ 2. هر 5 ثانیه: مامان منو بغل کن!!! 3. امروز میگم برو مامان جان اونور اینقد سوارم نشو من الاغت نیستم! والا.... برگشتی قهر کردی رفتی تو اتاق . داد و بیداد که چی؟ تو با من دوست نیستی!!!!! چطور من باید ثابت ک...
25 شهريور 1391

سفر + بخیه

امروز سر کار بودم از مهد زنگ زدن بیاین که لپ پویا یه کمی............ زخمی شده!!!! حالا من هی حرص میخورم هی این لامدهبا نمیزارن برم!!!!! زنگ زدم باباجون رفت پسرمو از مهد برداشت. 5 دقیقه بعد زنگ زدم حال پسرکمو پرسیدم میگه : کلا چشمش کبوده و زیر چشمش چاک خورده!!!!! (یه کمیٍ مهد کودکا رو داشته باشین!) خلاصه اینکه منم زودتر اومدم خونه و وقتی من رسیدم گل پسرم خواب بود و بابایی زخمشو باند پیچی کرده بود عصری یه عقد دعوت بودیم و رفتیم که دیدم از زخم پسرم خون میاد . طاقت نیاوردم و زنگ زدم به امیر و اومد بردیمش بیمارستان. گفتن باید بخیه بخوره!!!!! چشمام سیاهی میرفت . حالم هنوز بده و بدنم میلرزه . اسماء جان اونجا یاد تو افتادم که وق...
1 شهريور 1391
1